ابن سماکاِبْنِ سَمّاک، ابوالعباس محمد بن صَبیح عجلی کوفی (د ۱۸۳ق/ ۷۹۹م)، فقیه، محدث و زاهد میباشد. ۱ - وجه تسمیهعلت شهرت وی به ابن سماک این بود که جدش ماهی فروش بوده [۱]
زبیدی، تاج العروس، ج۷، ص۱۴۵.
و به احتمالی دیگر خود وی به ماهی فروشی اشتغال داشته است. [۲]
ابن اثیر، علی، اللباب، ج۱، ص۵۵۹، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
۲ - زندگیاز تاریخ تولد و زندگی ابن سماک اطلاعی در دست نیست. همین اندازه گفته شده است که وی در کوفه میزیسته و مولای بنی عجل بوده [۳]
زبیدی، تاج العروس ج۷، ص۱۴۵.
و فقط یک بار در روزگار هارونالرشید (۱۴۸-۱۹۳ق/۷۶۵-۸۰۹م) به بغداد آمده و پس از چندی به کوفه بازگشته و در همانجا درگذشته است. [۴]
خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، ج۵، ص۳۶۹، قاهره، ۱۳۴۹ق/۱۹۳۰م.
وی با هارون دیدارهایی داشته و او را موعظه کرده است. [۵]
خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، ج۵، ص۳۷۲، قاهره، ۱۳۴۹ق/۱۹۳۰م.
۳ - خصوصیاتعطار نیشابوری او را صاحب کرامات و در عین حال امام و در وعظ چیرهدست دانسته است [۶]
عطار نیشابوری، محمد، تذکرة الاولیاء، ص۲۸۵، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۶۳ش.
[۷]
عطار نیشابوری، محمد، تذکرة الاولیاء، ص۲۸۶، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۶۳ش.
و به همین سبب به «واعظ» شهرت یافته و ذهبی او را حتی «سید الوعّاظ» خوانده است. [۸]
ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، ج۸، ص۳۲۸، به کوشش شعیب الارنؤوط، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
سخنانی که از ابن سَمّاک موجود است، غالباً در زمینه بیداری اخلاقی و احتراز از دنیاگرایی و دلبستگی شدید به زهد است. [۹]
ابونعیم اصفهانی، احمد، حلیة الاولیاء، ج۸، ص۲۰۴-۲۱۷، قاهره، ۱۹۳۲- ۱۹۳۸م .
۴ - اساتیدابن سَماک از کسانی چون سری بن یحیی، عوّام بن حَوْشب، علاء بن منهال غنوی، سفیانثوری، ابوطالب قاص [۱۰]
ابن ابی حاتم رازی، عبدالرحمان، الجرح و التعدیل، ج۳(۲)، ص۲۹۰، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۲ق/ ۱۹۵۲م.
هشام بن عروه، سلیمان بن مهران معروف به اعمش، عائذ بن نُسَیْر، یزید ابن ابی زیاد، [۱۱]
خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، ج۵، ص۳۶۸-۳۶۹، قاهره، ۱۳۴۹ق/۱۹۳۰م.
اسماعیل بن ابی خالد [۱۲]
ابونعیم اصفهانی، احمد، حلیة الاولیاء، ج۸، ص۲۱۱، قاهره، ۱۹۳۲- ۱۹۳۸م.
حدیث نقل کرده است، که به گفته ابونعیم اصفهانی چند تن از آنان از تابعین بودهاند. [۱۳]
ابونعیم اصفهانی، احمد، حلیة الاولیاء، ج۸، ص۲۱۱، قاهره، ۱۹۳۲- ۱۹۳۸م .
۵ - شاگردانبرخی از راویان مشهور سده ۲ و ۳ق/۸ و ۹م نیز از او حدیث نقل کردهاند که بنامترین آنان عبارتند از: احمد بن حنبل، جمر بن فرقد، هیثم ابن جمّاز، یحیی بن یحیی نیشابوری، ابراهیم بن موسی، علاء بن عمرو حنفی، عمر بن حفص بن غیاث [۱۴]
ابن ابی حاتم رازی، عبدالرحمان، الجرح و التعدیل، ج۳(۲)، ص۲۹۰،حیدرآباد دکن، ۱۳۷۲ق/ ۱۹۵۲م.
، احمد و حسین پسران علی جُعفی، [۱۵]
زبیدی، تاج العروس، ج۷، ص۱۴۵.
عبدالله بن صالح عجلی، یحیی بن ایوب مقابری، [۱۶]
خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، ج۵، ص۳۶۹، قاهره، ۱۳۴۹ق/۱۹۳۰م.
محمد بن عبدالله بن نُمَیْر [۱۷]
ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، ج۸، ص۳۲۹، به کوشش شعیب الارنؤوط، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م .
و محمد بن آدم مصیصی. [۱۸]
ابن حبان، محمد، الثقات، ج۹، ص۳۲، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
چنانکه از گفته عطارنیشابوری برمیآید معروف کرخی (د ۲۰۰ق/۸۱۶م) که از زاهدان بنام است، در کوفه از مواعظ ابن سَماک بهره برده است. [۱۹]
عطار نیشابوری، محمد، تذکرة الاولیاء، ص۲۸۵، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۶۳ش.
[۲۰]
عطار نیشابوری، محمد، تذکرة الاولیاء، ص۳۲۹، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۶۳ش.
۶ - وثاقتبا اینکه تمام منابع احوال ابن سماک از ایمان و زهد و تقوای وی یاد کردهاند، اما از نظر وثاقت وضعیت روشنی ندارد و به گفته ذهبی [۲۱]
ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، ج۸، ص۳۲۹، به کوشش شعیب الارنؤوط، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
هیچ حدیثی از او در « صحاح سته » نیامده است. با اینهمهابن حبان [۲۲]
ابن حبان، محمد، الثقات، ج۹، ص۳۲، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
او را ثقه دانسته و خطیب بغدادی [۲۳]
خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، ج۵، ص۳۷۳، قاهره، ۱۳۴۹ق/۱۹۳۰م.
به نقل از ابن نُمیر از طرفی او را صدوق خوانده و از طرف دیگر از قول همو اظهار داشته است که ابن سَماک از ضعفا نیز روایت میکرده و احتمالاً به همین علت ابن جوزی [۲۴]
ابن جوزی، عبدالرحمان، الضعفاء و المتروکین، ج۲، ص۱۷۰، به کوشش ابوالفداء قاضی، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
به نقل از ابن نمیر حدیث وی را ضعیف شمرده است.۷ - فهرست منابع(۱) ابن ابی حاتم رازی، عبدالرحمان، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۲ق/ ۱۹۵۲م. (۲) ابن اثیر، علی، اللباب، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م. (۳) ابن جوزی، عبدالرحمان، الضعفاء و المتروکین، به کوشش ابوالفداء قاضی، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م. (۴) ابن حبان، محمد، الثقات، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م. (۵) ابونعیم اصفهانی، احمد، حلیة الاولیاء، قاهره، ۱۹۳۲- ۱۹۳۸م. (۶) خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق/۱۹۳۰م. (۷) ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب الارنؤوط، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م. (۸) زبیدی، تاج العروس. (۹) عطار نیشابوری، محمد، تذکرة الاولیاء، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۶۳ش. ۸ - پانویس
۹ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوالعباس ابنسماک»، ج۳، ص۱۳۲۹. |